lafe eshgh
عشق و عاشقي
دو شنبه 4 دی 1391برچسب:, :: 20:49 :: نويسنده : عاشق امشب مثل هرشب نبود آسمان چشمانم به جای ستاره پر شده از قطره های باران و بر بام دلم بارید.
امشب آسمان نگاهم رعد و برقی داشت که درختان قلبم را به آتش کشید. نمی دانم چرا وجودم را یکباره
طوفانی در بر گرفت و سوز سرما مهمان خانه قلبم شد. امشب یک نفر با گامهای خیسش و پالتوی
بارانیش افکار و رویاهایم را نمناک کرد کسی بود که با خودش یک سبد تنهایی و یک بقچه صداقت داشت که می خواست در وجودم پنهان شود. غریبه ای که انگار سالهاست که مرا می شناسد غریبه ای که مثل تو ... یه غریبه آشنا
اشک هایی که هرشب روی بالشت به جای من می خوابن .... خسته ام .... خسته نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
||||||||||||||||||
![]() |